بهای تمام شده محصول، عبارت است از حاصل جمع مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت. بهایابی عبارت است از فرایند تعیین بهای موضوع بهایابی که می تواند کالا یا خدمت باشد. دیدگاه سنتی و مبتنی بر حجم در تخصیص هزینه های سربار به علت بی توجهی به فعالیت ها ٬ باعث تحریف بهای تمام شده می گردد و دیدگاه نوین و مبتنی بر فعالیت در راستای تخصیص هزینه های سربار به علت بی توجهی به مسئله تورم ٬ مناسب کشورهای در حال توسعه که با تورم شتابان مواجه هستند نمی باشد. مساله اساسی پژوهش حاضر چگونگی تخصیص هزینه های سربار بر اساس دیدگاه مبتنی بر فعالیت در شرایط تورمی می باشد. در پژوهش حاضر ضمن تبیین دیدگاه های سنتی و مدرن در تخصیص هزینه های سربار و بیان نقاط قوت و ضعف آنها کوشش شده است تا دیدگاهی فرامدرن و مبتنی بر فعالیت و تورم در ارتباط با تخصیص هزینه های سربار به موضوعات هزینه توسعه داده شود و بر اساس این دیدگاه سه نسخه جدید از سیستم های هزینه یابی در ارتباط با تخصیص هزینه های سربار برای اولین بار معرفی گردد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این موضوع می باشد که سیستم های هزینه یابی مبتنی بر دیدگاه فرامدرن از قبیل هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تورم ٬ هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تورم زمان گرا و هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تورم تعدیل شده به علت توجه توام به فعالیت ها و مقوله تورم کاربرد مناسب تری در کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای متورم خواهند داشت.